من از بیگانگان هرگز ننالم

سه‌شنبه 6 اکتبر 2009

کف دستام خیس عرق بود. سرم داشت می‌ترکید. گفتم که فقط سی ثانیه به من وقت بدهید. نمی‌تونستم حرف نزنم. گفتم:
«آقای نوری‌زاد! شما در برابر حکم ولی‌فقیه ایستاده‌اید. نگوئید که نیتم پاک بوده؛ شما آثار نوشته‌تان را ببینید! ببینید دیگران از آن چه می‌فهمند. همه از آن برداشت به توهین کرده‌اند. خودتان را با سروش و کدیور مقایسه نکنید. مگر شما خطاب به آیت الله مکارم ننوشته بودید که آثار کارش را بپذیرد؟ شما هم آثار نوشته‌تان را می‌پذیرید؟ بازتاب نوشته‌تان را دیده‌اید؟ …»
خودم هم می‌فهمیدم که شاید جمله‌بندی درستی در حرف‌هام نداشته باشم و اشاره‌های مجری برنامه اعصابم را به هم ریخته بود. میکروفن را پس می‌دهم و سرم را پائین می‌اندازم. دانشطلب در ِ گوشم می‌گوید که باز هم مثل همیشه دیسیپلین بر غیرت پیروز شد… . راست می‌گوید. نوری‌زاد باز هم گفت که نامه‌اش مثل نامه‌ی فرزند یک خانواده به بزرگترش هست و توهین‌آمیز نبوده و …

رد خنجر را روی پشتم احساس می‌کنم.
دانشطلب قبلاً گفته بود «اگر گریه هم می‌کنی، روی اینترنت ننویس.» نمی‌نویسم….

× × × ×

هفت سال است که می‌شناسمش. همراه هم وارد دانشگاه شدیم. حتی وبلاگ‌نویسی‌مان هم تقریباً با هم شروع شد. چهار سال پیش اتاق خوابگاهی‌ش را کرده بود ستاد احمدی‌نژاد.
یکبار که رفته بودم دم در اتاق، با غیض شروع کرد به تندی کردن و فحاشی که چرا به احمدی‌نژاد رأی نمی‌دهی و چرا به «فطرت» خودت رجوع نمی‌کنی؟. خنده‌ی تلخی در دل کردم و به ش گفتم که جوابت را نمی‌دهم. اما برای خودم حجت شرعی دارم.
اوایل تیر امسال هم دوباره دیدمش. از اینکه رهبر بر تقلب بعد از انتخابات سرپوش گذاشته و از احمدی‌نژاد حمایت کرده، به شدت عصبانی بود. باز هم چند تا فحش به طرف من فرستاد که از اسلام خارج شده‌ای. باز هم جوابش را نمی‌دهم. توی دلم تلخ می‌خندم…

× × × ×

تازه همین دیروز موسوی بیانیه داده بود که می‌خواهم در انتخابات کاندیدا شوم. و شاید ما اولین گروهی بودیم که بعد از این اعلام، میرحسین را می‌دیدیم. امیر سئوالات حوزه‌ی بین‌الملل را از او پرسید: آقای موسوی! شما در بیانیه‌تان دم از مستضعفین و حقوق آنان کرده‌اید. معادلی برای این تعبیر در حوزه‌ی خارجی هم دارید؟ به طور مشخص نظرتان درباره‌ی حزب‌الله و حماس چیست؟ آیا حاضرید درباره‌ی آنها با غرب معامله کنید؟ آمریکای لاتین و رابطه با آن را چگونه می‌بینید؟
موسوی تأکید کرد که اصلاً حزب‌الله زیر پر و بال من ایجاد شد و پا گرفت. دولت من حامی آنها بود و شخصاً این موضوع را پیگیری کرده بودم. و مگر می‌شود که از موضوع فلسطین و لبنان به آسانی دست شست که این‌ها یادگار امام است و از محکمات اندیشه‌ی امام و … و موسوی از جبهه‌ی جهانی مستضعفین گفت و سیره‌ی بین‌المللی احمدی‌نژاد را تأئید کرد.

روز قدس، میرحسین موسوی در میان حامیانش حاضر شد، در حالی که شعار ِ غالب آنها «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» بود.

× × × ×

سخنرانی‌های آقای پناهیان شده بود موضوع گعده‌های شبانه‌ی دهه اول محرم. شام دانشگاه را بعد از هیئت می‌دادند. توی اتاق دور هم می‌نشستیم. گفتم: «حرف‌هاش رو قبول ندارم. این همه ما عاشورا را جریان‌شناسی کرده‌ایم و از آن درس گرفته‌ایم. حالا اومده می‌گوید که عاشورا همین‌جوری الکی به وجود آمد؟ مگر اصلاً ممکن است؟ امام معصوم را کشته‌اند، بعد بگوئیم که قصد کشتن نداشته‌اند. همین‌جوری الکی اتفاق افتاد؟ آخه این هم شد دلیل که چون در مقابل ولی قرار گرفتند، سقوط کردند و چون سقوط کردند، توانستند امام را بکشند؟»
شب‌های بعد هم آقای پناهیان باز هم گفت که کوفیان قصد کشتن امام حسین را نداشتند. می‌خواستند همان‌گونه که قبلاً امام حسن و امام علی را به پذیرش خواسته‌های خود مجبور کرده بودند، این بار هم حسین را مجبور کنند که از موضعش کوتاه بیاید. اما این بار حسین بن علی کوتاه نیامد. آنها اصرار کردند و امام حسین هم در اوج تجلی ولایت قرار گرفت. و حکم کرد. کوفیان از امام خواستند تا کوتاه بیاید و در مقابل یزید نایستد. اما امام ایستاد و آنها هم در مقابل. و گام به گام آمدند تا امام را کشتند، در حالی که خود را از اصحاب امیرالمؤمنین و پیامبر می‌دانستند و برای اسلام ابراز نگرانی می‌کردند.
من که استدلال‌ها را قبول نکردم. اما حالا به عمق این حرف دارم پی می‌برم.


۱۴ دیدگاه

  1. پلخمون:

    دست مریزاد برادر.
    حیف که آدم بغضش را هم نباید بنویسد توی نت تا می تواند…

  2. رضا اسدآبادی:

    شما گویا زیاد آپدیت نیستی…جوابها رو دیر میدی

  3. بهزاد:

    بله کاملا درسته این میرحسین از اول هم مشکل داشت .
    نه تهران نه ایران جانم فدای لبنان !

    • محمدصالح مفتاح:

      عجب!

  4. هابیل:

    برای این‌که همه بدانند:

    دوست‌ت دارم

  5. مهدي:

    سلام و عرض ارادت

    هما موقع هم بسیاری از دستان حامی محمود، با طرز برخورد وی مساله داشتد.

    جلسه شب انتخابات دفتر بسیج و جلسه انتخابات شورای سوم واعظ آشتیانی رو یادته؟

    از طریق خوراک (!) پیگیرتم

  6. محمدابراهیم:

    باسلام
    مطلبی در رابطه با عملکرد سایت کلوب “فضای مجازی ایرانیان” در وبلاگم گذاشته ام ممنون میشم نظر بدهید
    http://abooozar.blogfa.com/post-946.aspx
    کلوب لاگ من رو امروز مسدود کردند.اما با کمک دوستان بازسازیش کردیم.

  7. سروش:

    سلام اخوی
    همین!

  8. جانم فدای رهبر:

    مرگ بر ضد ولایت فقیه-مرگ بر ضد ولایت فقیه-مرگ بر ضد ولایت فقیه–در ضمن در صورت تمایل به تبادل لینک افتخار بدین خبر از شما—یا علی

  9. سهیلا:

    من هم هرگز از بیگانگان ننالم که هر چه با ما کرد این محمود خان کرد.
    آخر آدم کوچک چرا در تلویزیون به افراد افتراء زدی .
    چرا پرونده شخصی افراد را که جزو اطلاعات شخصی و محرمانه است و جزء حریم خصوصی افراد محسوب می شود آوردی در تلویزیون و هی گفتی بگم ، بگم آقای موسوی خانم رهنورد چگونه دکتر شده؟ بگم؟ تو چهار سال رئیس جمهور بودی اگر بدنبال عدالت بودی خوب گفته بودی چرا سوء استفاده از قدرت کردی خدا تو را نبخشد و ما را از شر تو خلاص کند. انشااله

  10. علی اصغر:

    با سلام
    شما یقین داشته باش که اگر منافقان قدرت داشتند و اگر یاران حق سستی کرده بودند ، قطعاً کربلا تکرار می شد ، چون آقا فرموده بود که کوتاه نمی آید و زیر بار حرف زور نخواهد رفت ولی حضور خیل عاشقان حق و مردم ولایتمدار و مخصوصاً با حضور مالک اشتری چون احمدی نژاد که جبهه یاران حق را متحد و یکپارچه کرده بود ، منافقان امت از رسیدن به اهداف خود بازماندند.البته هنوز هم در فکر انتقام و شیطنت هستند.
    انشاء الله در عاشورایی نزدیک ریشه کفر و نفاق را با حضور مولایمان مهدی(عج) را برخواهیم کند
    موفق باشید.

  11. علی اصغر:

    در مورد رزم مختلط نیروی انتظامی
    هیچ بعید نیست که این کار محدود توسط عده ای از نفوذیهای در نیروی انتظامی برنامه ریزی شده باشه و همزمان عکسهاش برای مراجع معظم فرستاده بشه تا با واکنش آنها وجه نیروی انتظامی و به تبع آن نظام تخریب بشه که ببینید ما که می گفتیم اینها دارن مردم را می کشند ، این هم یه سند دیگه از بی دینیشون .
    جریان نفاق قبل و بعد از انتخابات نشون داده که در انجام این شیطنت ها استاده ، قطعاً آونها برنامه ها دارن ، ما باید هوشیار باشیم و روشنگری کنیم.
    (البته بعید هم نیست توسط عناصر بی مبالات انجام گرفته باشد که باید برخورد شود)
    موفق باشید.

  12. محمد حسن:

    سلام
    راستش را بخواهی از وجود کسانی مثل آقای نوری زاد خیلی تعجب نمیکنم.
    بیشتر نگران خودم هستم که یک روز مثل این دوستان نشوم!

  13. سهیلا:

    “من از بیگانگان هرگز ننالم”

    این را از زبان کلهر گفتی دیگه آره ؟
    ای ناقلا!!!!!

پاسخ دادن به محمدصالح مفتاح (لغو پاسخگویی)

*