بایگانی برچسب‌ها ‌

تریبون، رسانه‌ای شد تا عده‌ای خاص خودشان را همه ملت تلقی نکنند

شنبه 2 آگوست 2014

گفتگو با صاحب‌نیوز درباره رسانه و جنگ نرم

برای فعالان رسانه‌ای، «تریبون مستضعفین» و محمد صالح مفتاح نام‌های آشنایی هستند. نام مفتاح و تریبون از ابتدای تاسیس تریبون مستضعفین تا به امروز پیوندی ناگسستنی دارد؛ رسانه‌ای که در بحبوحه اتفاقات تلخ سال ۸۸  به یکباره و بنا به یک دغدغه مقدس متولد شد، اکنون پنجمین سال فعالیت خود را تجربه می کند.محمدصالح مفتاح یکی از فعالین سایبری و شبکه‌های اجتماعی و دانش آموخته معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق است. عضویت در شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی، مدیریت سایت تریبون مستضعفین و وبلاگ آذرباد،مدیریت مرکز مطالعات فرهنگی بیداری اسلامی، مدیرمسئول و سردبیر پایگاه اطلاع‌رسانی امت اسلام، عضو شورای مرکزی  و هیئت مؤسس مجمع وبلاگ‌نویسان مسلمان و … همگی بخشی از سوابق فرهنگی مفتاح است۲۵ خرداد، سال روز تولد تریبون مستضعفین و برخی سوالات بی پاسخ، بهانه‌ای شد تا با محمد صالح مفتاح مصاحبه‌ای مفصل ترتیب دهیم.
باسابقه عضویت محمد صالح مفتاح در جنبش عدالتخواه دانشجویی طبیعی بود که وی صادقانه و صریح صحبت و انتقاد کند. وی در این مصاحبه گفت: اگر رهبری در کشور وجود نداشت ما به اصطلاح حزب اللهی‌ها صریح‌تر هم دیگر را تکفیر می کردیم.مسئول فضای مجازی در بسیج حقوقدانان علی رغم مشغله شدید کاری و تناوب برنامه‌ها با روی گشاده پاسخ گوی سوالات ریز و درشت و چالشی ما شد. مفتاح در این مصاحبه از بی عدالتی رسانه‌ای در اتفاقات سال ۸۸، بایسته‌های جنگ نرم و جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، فیلتریگ، ضعف سیما در فتنه ۸۸ و استقلال مالی و عدم وابستگی حزبی و جناحی تریبون برایمان سخن گفت.

صاحب نیوز: جناب مفتاح! با عرض  سلام و سپاس از بابت اینکه وقت خود را در اختیار صاحب نیوز گذاشتید؛ قبل از اینکه وارد مبحث مهم و چالشی فضای مجازی و کارکردهای آن شویم از رسانه‌ای که شما مدیر مسئولی آن را به عهده دارید یعنی “تریبون مستضعین” می‌پرسم؛ از دلایل شکل گیری سایت خبری-تحلیلی«تریبون مستضعفین» برایمان بگویید؟ هسته اولیه تریبون از چه زمانی کار خود را در فضای مجازی آغاز کرد؟ فعالیت تریبون با کدام اولویت‌ها آغاز شد؟

مفتاحبسم الله الرحمن الرحیم افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد. تریبون مستضعفین در تاریخ ۲۵ خرداد ۸۸ متولد شد. اگر به یاد دشته باشید این روز یادآور راهپیمایی اقلیت شکست خورده در انتخابات ریاست جمهوری علیه جمهوریت ایرانیان در انتخابات بود. اتفاقات آن روزها ما و دوستان ما را به این جمع بندی رساند که باید در برابر این بدعت بزرگ و ایستادگی علیه رای مردم مقاومت کنیم. اختلال در امر اطلاع رسانی و حمله به وب سایت‌های اصلی خبری کشور نیز مزید بر این امر شد که مطمئن باشیم یکی از پایه‌های این کودتا در فضای رسانه و فضای مجازی اتفاق افتاده است. به همین دلیل جمعی از فعالان فضای مجازی و نیز جمعی از فعالان دانشجویی که آن زمان در جنبش عدالتخواه دانشجویی فعال بودیم این سایت را با هدف دفاع از رای مردم و جمهوریت نظام تاسیس کردیم.

مهمترین فعالیت های این سایت پاسخگویی به دروغ‌ها و شبهاتی بود که در فضای رسانه‌ای منتشر می‌شد. البته در این فضا صرفاً به شفاف سازی فضای پس از انتخابات اکتفا نکردیم و تهیه جزوات و مطالبی با هدف پاسخ به سئوالات درباره صحت آرای انتخابات مهمترین فعالیت ما در ایام ملتهب بعد از انتخابات بود که برخی از این تولیدات ما ده‌ها هزار بار دانلود شد و در تیراژ وسیع هم برخی آن را تکثیر کرده بودند که بعضی هم بدون نام ما منتشر شد.

البته استکبار ستیزی نیز از شاخصه‌های اصلی حرکت تریبون بوده و هست؛ به ویژه بر رویارویی با نظام سلطه و آمریکای جنایتکار تاکید می کند ضمن اینکه عمال داخلی نظام سلطه را نیز از نظر فراموش نخواهد کرد.

محمد صالح مفتاح

صاحب نیوز: «تریبون مستضعفین»؛ رسانه‌ای برای آنان که رسانه‌ای ندارند، در خصوص وجه تسمیه سایت کمی توضیح دهید؟ آیا این نامگذاری ناظر به این جمله شهید آوینی است به این مضمون که می‌گوید: “در جمهوری اسلامی همه حق آزادی بیان دارند الا حزب اللهی ها”؟ یا وجهه قرآنی و همان آیه معروف مستضعفین است؟

 نام این سایت و شعار آن نیز به این دلیل انتخاب شد که در تحلیل فضای بعد از انتخابات تنها چیزی که اصلا نامش به میان نمی‌آمد مردم بودند. اقلیت شکست خورده‌ای که تاب رای مردم را نداشتند علیه مردمسالاری قیام کرده بودند و ما سعی می‌کردیم تریبون آنهایی باشیم که رسانه‌ها آنها را نادیده می‌گیرند. به خصوص که همواره این مردم به نوعی در رسانه‌ها را نادیده گرفته می‌شوند. البته این وجه تسمیه یک دلیلی کلی دارد؛ به عنوان مثال در حالی که حدود یک سوم مردم ایران در روستاها هستند، صدا و سیمای ما اصلا آنها و مطالبات آنها را نمی‌بیند. انگار نه انگار که اینها ولی نعمت هستند. اگر رسانه ملی آنها را می‌بیند و به تصویر می‌کشد، انگار که با یک پدیده مواجه است و از بیرون به آنها نگاه می‌کند. باید به این یک سوم تعداد قابل توجهی از مردم که در شهرهای مختلف هستند را اضافه کنید؛ چرا که صدا و سیما جز تهرانی‌ها سایر مردم را نمی‌بیند.

صاحب نیوز: این نگرش رسانه ملی به مردم در شهرستانها در اتفاقات سال ۸۸ نمود بیشتری پیدا کرد؟

 بله؛ این مشکل و نوع دید رسانه ملی در سال ۸۸ خود را بیش از پیش نشان داد.  در سال ۸۸ فضا به گونه‌ای پیش رفت که در تهران که اکثریت به کاندیدای شکست خورده رای داده بودند؛ وقتی رسانه‌ها این مردم را انکار کرده‌اند، طبیعی است که تهرانی‌ها خود را همه مردم ببینند و توهم برای برخی ایجاد شود که تقلب صورت گرفته است.

اگر بخواهم واضح تر بحث کنم می‌توان گفت: وقتی که عدالت رسانه‌ای در کشور نباشد و رسانه‌ها به مردم لااقل به اندازه کمیت شان توجه نکنند برای مخاطبان تصویر غیرواقعی ایجاد می‌شود.

من برای شما مثال دقیق تری می‌زنم؛ شما تصویر خانواده‌های سریال های تلویزیونی را که می‌بینید با واقعیت عامه مردم تفاوت جدی دارد. و عموماً اصلا شما در هیچ سریالی خانه ۵۰ متری و کوچک نمی‌بینید.

این حرف من یعنی امثال بنده و عموم مردم اصلا در رسانه ملی سانسور هستند و این بزرگترین بی‌عدالتی است. تریبون در اصل رسانه‌ای شد تا مردم هم برای خود تریبون و رسانه‌دار شوند و عده‌ای خاص خودشان را همه ملت تلقی نکنند.

 صاحب نیوزبا افول جریان فتنه و آرام شدن فضا، محورهای محتوایی رسانه «تریبون مستضعفین» تغییرات عمده‌ای داشت؟

 همانطور که قبل از این هم گفتم، دفاع از جمهوریت نظام و پاسخ به شبهات و و دروغ‌هایی که جریان فتنه‌گر منتشر می‌کرد؛ هدف اصلی تریبون بود؛ اما به مرور زمان و با افول این جریان تریبون به طور عمده به دغدغه‌هایی از جنس دغدغه‌های افرادی پرداخت که آن را ایجاد کرده بودند.

ببینید ما و دوستان در تریبون آدم‌های سیاسی نبودیم ولی همه یک دغدغه مشترم داشتیم. دغدغه‎ی مشترک ‌ما در تریبون مسائل انقلاب اسلامی و اصل نظام بوده و هست. ما به سیاست از دریچه گفتمان انقلاب اسلامی نگاه می کنیم  و به همین سبب اولویت ما فرهنگ بوده و سعی مان بر این بوده که تریبون رسانه روایت گر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی باشد.

 صاحب نیوز: حزب الله بدون شک اولین و پای کارترین مخاطب شما است! از روحیات مخاطبین خود هم اطلاع دارید؟؟ آیا توانسته‌اید سلیقه‌های مخالف را جذب، مشتاق و در نهایت اقناع کنید؟؟ آیا غیر حزب اللهی‌ها هم مخاطب شما هستند؟؟

 حرف شما درست است. در وحله اول ما اولین مخاطب خود را حزب اللهی‌ها می‌دانیم و برای آنها تولید محتوا می‌کنیم. اما در یک کلام کلی قشر دانشجو و فعالان دانشجویی، اساتید دانشگاهی، حوزویان، جوانان مذهبی و انقلابی، فعالان اینترنتی، و به طور خلاصه نخبگان فرهنگی همسو با آرمان های انقلاب اسلامی مخاطبان اصلی تریبون هستند.

اما غیر از حزب الله سایر مخاطبان هم به دلایل مختلف به سایت ما رجوع می‌کنند و ما را می‌بینند. یکی از دلایل هم این است که ببینند ما چه می‌گوییم. ما در رسانه نمی‌توانیم دشمن را نادیده بگیریم و قطعا برای مخالفان و حتی دشمنان هم تولیداتی داریم!

 صاحب نیوز: تریبون خود را در عرصه بصیرت افزایی‌، جنگ نرم و پاسخ به ندای “این عمار” رهبری موفق می‌دانید؟؟

 ببینید عمار بودن تنها یک لفظ و اصطلاح نیست، چرا که عمار بودن مستلزم ویژگی های مختلفی است. ما سعی کردیم ویژگی صبر و بصیرت را همزمان پیگیری کنیم؛ ضمن اینکه اخلاق گرایی و گفتمان محوری را دنبال کنیم. البته مجموعه دوستان ما در تریبون بر این باورند که ادبیات اقناعی بهترین سلاح در دفاع از آرما‌ن ‌ها است و همیشه پس سعیمان بر آن بوده که مستدل، منطقی و مستند سخن بگوییم.

اما اینکه موفق بوده باشیم را دیگرانی باید بگویند که نظارت داشته اند و مطالب ما را دنبال کرده اند. نمره ما عالی نیست. اما می‌توانم بگویم در این مسیر سعی کرده‌ایم که بهتر شویم.

 

صاحب نیوز:  تریبون ظاهراً یک بار از مراجع رسمی تذکر گرفت و یک بار هم  دراسفند ۱۳۹۰ فیلتر شد! دلیل تذکر و فیلترینگ چه بود؟! ظاهراً با گذشت بیش از ۳۵ سال از پیروزی انقلاب هنوز در باز تعریف مرزهای آزادی بیان  با مشکل مواجهیم!  چرا باید یک پایگاه خبری انقلابی با یک رویکرد دینی و ارزشی شامل فیلترینگ شود؟!

بحث درباره فیلترینگ بسیار است. به طور کلی هم سه مرجع سایت‌ها را فیلتر می‌کنند: اولین مرجع کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه است که به موجب قانون جرائم رایانه‌ای تشکیل شده است که شامل ۱۳ عضو است. مرجع دوم قوه قضائیه است که در هر پرونده ممکن است تصمیم به توقیف یا مسدودسازی بگیرد. و مرجع سوم برای رسانه هایی که از هیات نظارت بر مطبوعات مجوز گرفته باشند، هیات نظارت بر مطبوعات است که می تواند آنها را توقیف و یا لغو مجوز کند.

مساله تریبون که سوالی شد، البته قضایی بود و تریبون دو ماه مسدود بود، اما در نهایت در دادگاه تبرئه شد! یعنی اصلا جرمی مرتکب نشده بودیم! با این حال دو ماه طعم تلخ توقیف را چشیدیم. به نظرم استفاده زیاد از فیلترینگ کاری کرده است که اصلا قبح جرم و فیلتر شدن بریزد. اصلا رسانه‌ای موثر است که فیلتر شود یا اگر موثر باشد حتما یک بار توقیف می شود!! متاسفانه مجریان قوانین به جای اینکه حامی فعالیت رسانه‌ای شناسنامه دار باشند، کاری می‌کنند که هزینه فعالیت بالا برود و قبح قانون شکنی بریزد. البته منکر این هم نیستم که حریم اخلاق و قانون در رسانه‌های ما زیاد محترم شمرده نشده است و حرمت شکنی و قانون گریزی رواج دارد. اما می‌دانم که فیلتر کردن اولین راهکار نیست!

در کتاب راز رسانه- صفحه ۲۱۷ نادر طالب زاده گفته بود: وقتی صداوسیما فیلم خنجر و شقایق را سانسور کرد، آوینی متن تندی علیه صدا و سیما نوشت و صدا و سیما هم جواب تندی به آوینی داد. حتی گفته بود که رییس وقت صداوسیما ۱۲روز قبل از شهادت آوینی در سروش نوشته بود که آوینی نقشی در تولید روایت فتح نداشته است و فردی شهرت طلب، طماع، بدآموخته و پول پرست و …بوده است! (کتاب راز رسانه- صفحه ۲۱۷) این صداوسیمای جمهوری اسلامی بوده است و البته شاید هنوز هم تغییر جدی نکرده باشد. همانقدر محافظه کار است و انتقادات را بر نمی‌تابد و افراد انقلابی به مجرد انتقاد جدی از صداوسیما، محدود می‌شوند. چه انتظاری از این رسانه داریم؟

 محمد صالح مفتاح

 صاحب نیوز: با این که باید دیگران درباره شما اظهار نظر کنند؛ اما نقاط ضعف و قوت تریبون را می‌توانید بگویید؟! به نظر می‌اید یک مقدار تریبون در سرعت به روز شدن مطالب می لنگد! نظر شما چیست؟

ما در مسیر فعالیت‌مان مشکلات زیادی داشته‌ایم. البته منکر ضعف‌های تریبون هم نیستم. اما شما تریبون مستضعفین  را با کدام رسانه باید مقایسه می‌کنید؟ تریبون از ابتدا برای خودش استاندارد و البته با محدودیت‌هایی مواجه بوده و هست؛ برای مثال ما رسانه‌ای هستیم که استقلال‌مان را همواره حفظ کرده‌ایم. نه وابسته به سازمانی هستیم و نه وابسته به گروه سیاسی. البته رسانه‌ی حزبی یا رسانه سازمانی بودن در کشور اسلامی بد نیست اما ما اینطور نبودیم و استقلال رسانه‌ای را انتخاب کردیم. به همین دلیل هم مشکلات خاص خودمان را داریم. و مهمتر از همه مشکل مالی بوده است. هیچ وقت بدهی‌های کمی نداشته‌ایم و این مشکل بوده است. از نظر کمیت هم حرف شما کاملا قابل قبول است اما واقعیت این است که ما با حداقل نیرو فعالیت می کنیم. بله، اگر ما را با رسانه‌هایی مقایسه کنید که چندین نیروی تمام وقت دارند و حمایت‌های پیدا و پنهان از خارج از مجموعه دارند، ما قابل مقایسه نیستیم.

 صاحب نیوز: بعد از انتخابات ۱۳۸۸به خاطر هجمه سنگین و تمام عیار رسانه‌های غربی، نوعی بی‌اعتمادی نسبت به رسانه‌ای داخلی ایجاد شد که به مرور زمان و آشکار شدن برخی پشت پرده‌ها تا حدودی از این بی اعتمادی کاسته شد اما این رسانه ها هنوز با این چالش اعتماد مخاطب روبرو هستند؛ شما به این موضوع قائل هستید؟؟

باید قبول کنیم که ما در امر رسانه ضعیف بوده و هستیم. اگر تصور ما این باشد که ما به دلیل کمیت و تعدد رسانه یا پشتوانه مردمی‌ای  که داریم خیلی جلو هستیم، قطعاً شکست خواهیم خورد. باید واقع بین باشیم. ما آدم‌های رسانه‌ای هستیم که نه آموزش‌های دقیقی دیده‌ایم و نه استاد دیده‌ایم. عمده مان با تجربه کردن یاد گرفته‌ایم. محافظه کاریم و عمیق هم نیستیم. اهل تحقیق نیستیم، به پشت کامپیوتر نشستن عادت کرده‌ایم و چندین مشکل دیگر داریم. خب شوخی است اگر بخواهیم در این جنگ رسانه‌ای پیروز شویم.

 صاحب نیوز – در حوادث ۸۸ به یکباره وقتی سرمان را بالا آوردیم متوجه شدیم که رسانه‌های معاند برنامه‌ریزی همه جانبه و منسجمی علیه اتقلاب تدارک دیده بودند و در مقابل ما آمادگی لازم را در خود نمی‌دیدیم، آیا رسانه‌های داخلی به یکباره غافلگیر نشدند؟؟

در سال ۸۸ البته مشکل کندی صداوسیما بود. نتوانست خوب اطلاع رسانی کند. وقتی رسانه‌های غربی با شاهدان عینی در خیابان های تهران تماس می‌گرفتند،  صداوسیمای ما فکر می‌کرد با پخش فیلم های روز هالیودی می‌تواند افراد را از تظاهرات در خیابان منصرف کند! این شیوه قطعا محکوم به شکست است. در کنار این موضوع، نبود اتاق فکر رسانه‌ای که بتواند خطوط اصلی را تعیین کند، کاملا محسوس است. البته رویش‌های فضای رسانه‌ای امروز را هم نادیده نگیریم. بسیاری از فعالیت‌ها در فضای مجازی توسط حزب اللهی‌ها بعد از ۸۸ رخ داده است و بسیاری افراد بعد از ۸۸ در این فضا فعال شده اند. قبل از آن خیلی ها این فضا را قبول نداشتند و فعالیتی نمی‌کردند. اما حالا اینطور نیست! پدیده‌ای  مثل جشنواره عمار هم از رویش‌هایی است که دیگر نمی توان نادیده گرفت.

 صاحب نیوز: ما همیشه یک گام از دشمن عقب هستیم؛ وقتی شبکه‌های اجتماعی یا ماهواره‌ها مخاطبین زیادی را جذب و آثار مخرب خود را به ما نشان داد تازه به فکر این سنگر فتح شده افتادیم و این برای ما درس عبرت شد آیا در جبهه فرهنگی انقلاب برای تحرکات آتی جبهه استکبار چشم انداز و آینده نگری وجود دارد؟

اگر ما در رسانه‌های مکتوب ۲۰۰ سال عقب هستیم و طرف مقابل (فارغ از تجربه جهانی) از زمان میرزا صالح شیرازی در رسانه تجربیات مستمر دارند؛ اما در این سو فعالیت‌های منقطع و موردی بوده است که به نسل بعد منتقل نشده است. ولی در فضای مجازی ما اینقدرها هم عقب نیستیم. فاصله ما ۲سال یا حداکثر ۳ سال است. که البته در حال حاضر و با سرعت فزاینده تحول در رسانه‌ها این مدت هم برای خودش زیاد است.

 صاحب نیوز: در مورد شبکه‌های اجتماعی صحبت‌های شما مصداق دارد؟ درسته؟

ما متاسفانه بسیار منفعل هستیم و آینده پژوهی نداریم. الآن ما هنوز درگیر سایت هستیم در حالی که شبکه‌های اجتماعی این روزها کم کم دوران‌شان در حال گذر است و حالا شبکه‌های مبتنی بر موبایل حکمرانی می‌کنند. ما هنوز برای این موضوع آماده نیستیم و هنوز مساله ما ماهواره است که سالها از آن گذشته است. ایجاد محدودیت هم برای ایجاد آمادگی در نیروهای خودی خوب است اما راهکار بلند مدت نیست، کما اینکه امروز دیگر محدودیت ماهواره و ممنوعیت آن تنها قانونی روی کاغذ است که بسیاری از مردم آن را نادیده می گیرند.

در مورد شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی هم متاسفانه برخی مدیران تصور کرده‌اند که با بستن و فیلتر کردن مساله را حل کرده‌اند و آن را از بین برده‌اند درحالی که چنین نیست. جریان حزب الله باید خود را آماده مواجهه با نسل‌های بعدی تکنولوژی کند که با سرعت بسیار به سمت ما خواهند آمد.

 صاحب نیوز: با توجه به هجمه روز افزون رسانه‌های غرب، آیا محصولات تولیدی رسانه‌های جنگ نرم در داخل کشور به هنگام مناسب و پاسخگوی اذهان عمومی هست؟

جنگ نرم صرفا در حوزه رسانه محدود و تعریف نمی‌شود. رسانه یکی از بروزهای این جنگ است. جنگ نرم در حوزه باورها و نگرش‌ها رخ می‌دهد و از این رو بسیاری از ابزارها نیز در آن دخیل هستند و در بستر آنها جنگ نرم در حال رخ دادن است. مهمترین بستر آن نیز تحول در سبک زندگی است که وقتی این تغییر سبک زندگی رخ دهد، مشکلات و مسائل سیاسی دیگر کمترین بروز و نمایش این تغییر در نگرش‌ها و خواست‌های مردم است. به دلیل همین گستردگی طیف وسیعی از ابزارها و محصولات فکری و فرهنگی در این کارزار وجود دارند که در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی حضور دارند. اما اینکه پاسخگوی همه نیازها باشند متاسفانه این طور نیست. جناح مومن فرهنگی که رهبر انقلاب هم از آنها یاد کرده‌اند، همین جزایری هستند که هرکدام در این بخش از جبهه انقلاب اسلامی در حال مواجهه با دشمن هستند و شاید همدیگر را هم نشناسند و از این جهت هم جبهه‌ی چندان پیوسته‌ای نداریم. اما الحمدلله کارهای خوبی انجام شده است که ان شاء الله رویش‌های بعدی هم در راه است.

  صاحب نیوز‌‌: الان یک فضای فکری‌ای مبنی بر اینکه در شرایط فکری و فرهنگی حاکم در داخل کشور، رسانه‌های انقلابی و معتقد به مبانی انقلاب تنها موظف به جهت دهی و تغذیه فکری حزب الله هستند و در این برهه نمی‌توان سایر نحله‌های فکری را هدیت کرد و اصولا وظیفه ما هدایت و ارشاد سایر این جریان ها نیست! با توجه به اینکه هر نهضت و حرکت گذشته از تامین نیازهای فکری نیاز به نیروی انسانی مکفی هم  دارد! شما آیا این حرف را قبول دارید؟ آیا این تفکر غالب وجود دارد؟

اول اینکه حصر وظیفه رسانه‌ها در توجه به جریان خودی چندان وجه جالبی ندارد. اصلا چنین چیزی امکان پذیر نیست. ضمن اینکه بسیاری از تولیدات مخاطب عام دارد و حزب اللهی و غیر حزب اللهی ندارد. ضمن اینکه اگر بخواهیم شاهد یک حرکت واقعی از طریق رسانه باشیم دیدن دشمن و جریان مخالف هم لازم است. اما اینکه انفعالی عمل کنیم و فقط به فکر حرکت دشمن باشیم هم صحیح نیست.

از طرف دیگر این آسیب وجود دارد که توجه زیاد به هدایت کردن دیگران، ما را از مسیر خود منحرف کند. برخی برای جذب دیگران خود و مسیر خود را فراموش می کنند و در مسیر جذابیت یا همرنگ شدن استحاله می شوند. این را هم نباید فراموش کرد.

اما به طور کلی موافقم که اولویت را باید به توانمند سازی حزب الله معطوف کنیم. البته این نیروها و جبهه حزب الله چندان هم محدود نیستند. هم نحله‌های مختلف دارد و هم گستردگی از نظر سطح سواد و دغدغه و علایق دارند. از این رو رسانه حزب اللهی بودن چندان هم ساده نیست!

صاحب نیوز: جناب مفتاح! خیلی از جوانان حزب اللهی پس از فتنه ۸۸ به طور جدی‌تر وارد فضای مجازی شدند؛ اما بعضاً این جوانان از سواد رسانه‌ای بایسته و شایسته‌ای برخوردار نیستند. برای این جوانان که دغدغه دارند ولی از دانش لازم ی بهره هستند چه توصیه‌ای دارید؟ چه گونه می‌توانند سواد رسانه‌ای شایسته و بایسته این فضا را کسب کنند؟ شما منابع یا سیر مطالعات رسانه‌ای برای جوانان حزب اللهی پیشنهاد می‌کنید؟

سواد رسانه‌ای و شناخت رسانه فقط یک محور کوچک از چیزهایی است که یک نفر فعال رسانه‌ای باید بداند. از آن مهمترین داشتن یک منظومه اندیشه ای است و آشنایی با مبانی اسلامی است. کسی که خود را در معرض شایعات و شبهات قرار می‌دهد  باید پیش از ورود به این عرصه خود را توانمند کند تا در این مسیر به درستی گام بردارد. ضمن اینکه باید خود را همواره به روز کند. اگر کسی تصویر درستی از انقلاب اسلامی ندارد و تحلیل دقیقی از آن نتواند ارائه کند، نمی‌تواند مدافع خوبی برای انقلاب اسلامی باشد. یا اگر کسی فکر می‌کند در حال دفاع از اسلام است اما مطالعات دینی او کم باشد، بیشتر خود را سرگرم کرده است تا اینکه انجام وظیفه کرده باشد. اگر حداقلی هم نگاه کنیم باید یک دوره کتاب‌های عمده شهید مطهری را بخوانیم تا بتوانیم از اسلام و انقلاب دفاع کنیم. رسانه ابزار این دفاع است و آشنایی با آن فرع بر آشنایی با اندیشه اسلامی و اندیشه امام خمینی (ره) و رهبری است. واقعاً ما مدعیان دفاع از امام (ره) چقدر از ایشان مطلب خوانده‌ایم که مدعی این راه شده‌ایم؟ به خصوص اینکه عمده ما از نسل بعد از امام هستیم و آن دوران را درک نکرده ایم. لااقل جلد آخر صحیفه را باید (تاکید می‌کنم باید!) خوانده باشیم!

 صاحب نیوز: به نظر شما جناب مفتاح، برای ورود به فضای جنگ نرم صرف داشتن سواد رسانه ای کافی است؟ به طور واضح تر خیلی از افراد در لبیک به رهبری،  به طور خودجوش و جهادی و به حسب وظیفه ای که احساس می‌کنند با عضویت در شبکه‌های اجتماعی داخل و خارج از کشور و یا در قالب وبلاگ نویسی به فضای جنگ نرم ورود پیدا کرده‌اند ولی عملا هنوز به دلیل نداشتن مهارت‌های لازم به موفقیت‌های شایسته و بایسته نائل نشده‌اند، شما پیش نیازهای ورود به فضای جنگ نرم را در چه مواردی می‌دانید؟

در سوال قبل توضیح مختصری دادم. اما بالاخره یادگیری مهارت‌های نویسندگی و رسانه‌ای لازم است. خواندن متون قوی و فاخر برای تقویت دامنه واژگانی و تقویت قلم لازم است. در این شکی نیست. اما این همه چیز نیست و نیازهای محتوایی و داشتن مسیر روشن برای فعالیت ها لازم و ضروری است.

  صاحب نیوز: افزایش روز افزون سایت‌ها و پایگاه‌هایی که در فضای جنگ نرم فعالیت می­کنند، در عین حال اینکه یک حسن به شمار می‌آید ولی در عین حال به دلیل آشنا نبودن مخاطبان با تمامی این رسانه‌ها به دلیل کثرت این رسانه­ها، نبود تبلیغ مناسب و اطلاع رسانی در خور، باعث سردرگمی مخاطب، دیده نشدن  و هدر رفت محصولات این رسانه‌ها می‌شود، شما این مطلب را تایید می‌کنید؟ نظر شما راجع به این موضوع چیست؟؟ در این راستا تا به حال اقدامی داشته‌اید؟

به نظرم چند نکته ضروری است. مهمترین آن تاکید بر مزیت‌هاست. مثلا سایت‌های منطقه‌ای و محلی مزیت‌های جدی در عرصه اطلاع رسانی دارند و اگر به آن بپردازند و آن را تقویت کنند پیروز می‌شوند. اگر نتوانید مزیت‌های محلی خود را آشکار کنید و همه نگاه‌ها به سایت‌های جامع خبری ملی باشد شاید رسانه‌های تهرانی یا کسانی که توان بیشتری برای تولید خبر دارند به موفقیت بیشتری دست پیدا می‌کنند. اما از طرف دیگر هم باید به استفاده از توان چهره‌ها بپردازیم. اگر فقط تحریریه که نام شناخته شده‌ای ندارند به کار بگیریم و بخواهیم خودمان حرف بزنیم جذابیت ندارد.

به هر حال اگر بخواهیم همه رسانه‌ها مثل هم باشند شکست می‌خوریم و قطعا تقلید همیشه یک گام از نسخه اصل عقب خواهد بود. اما الگوگیری و تلاش در جهت استفاده از تجربیات و ایده‌های دیگران به طور کلی بد نیست.

 صاحب نیوز : یکی از بزرگترین مشکلاتی که هم اکنون در فضای جنگ نرم دیده می­شود، پراکندگی پایگاه‌های اینترنتی و عملکرد جزیره‌ای آنها است! به عبارت دیگر خلا  یک قرارگاه مشترک و یا یک پورتال مرجع برای اینکه این رسانه‌ها را زیر یک چتر واحد قرار دهد، احساس می‌شود. شما این خلا را قبول دارید؟ و یا صرف تعامل نظری متصدیان جنگ نرم در جهت دهی فضای جنگ نرم کفایت می‌کند؟

همکاری خوب است اما اگر فکر کنیم که یک نفر یا حتی یک شورای محدود می تواند کل جبهه را سامان دهد بعید و شاید غیرممکن باشد. تنوع موضوعات و ابزارها یکی از دلایلی است که باعث شده است نتوان همه را ذیل یک پرچم گرد آورد. در حال حاضر فقط رهبری هستند که مشترک میان همه است و او فرمانده است و اگر او نبود، معلوم نبود ما به اصطلاح حزب‌اللهی‌ها با هم چه می‌کردیم. شاید همین اجزای جبهه فرهنگی همدیگر را با صراحت بیشتری تکفیر می‌کردند!

محمد صالح مفتاح

 صاحب نیوز:  شما در شبکه‌های اجتماعی غیر ایرانی عضو هستید؟ شبکه‌های اجتماعی ایرانی چطور؟! از چه زمانی عضو شدید؟ در کدام شبکه‌ها؟ چه ضرورتی و نیازی سبب حضور شما در این فضا شده است؟ برخی از بچه حزب اللهی‌های فعال رسانه‌ای هنوز احساس نیاز برای این حضور نمی‌بینند و احتیاط می‌کنند و فضای شبکه‌های اجتماعی را از حیث فرهنگی و اخلاقی محیط امنی نمی‌دانند!! و برخی حزب اللهی‌ها هم در این زمینه افراط می‌کنند به گونه‌ای که اگر به صفحه شخصی انها سری بزنید بعضاً برخی موارد احتیاطی- شرعی و اخلاقی را در برای مثال در  انتخاب دوست و فِرِند خود رعایت نمی‌کنند!! نظر شما چیست؟ توصیه می‌کنید که حزب اللهی‌ها هم وارد این شبکه‌ها شوند؟!

بنده از زمان اورکات در شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کنم. در شبکه‌های ایرانی هم اکانت دارم، اما در حال حاضر بیشتر در شبکه‌های اجتماعی خارجی عضو هستم. گسترش شبکه‌های اجتماعی و کارکردهای مفید آن در زمان به حدی است که اگر کسی عضو این شبکه‌ها نباشد، باید پاسخ دهد چرا از این همه امکان چشم پوشیده است! امکان شناخت افراد، ارتباط، رصد و کسب اطلاع در شبکه‌های اجتماعی بسیاری از کارها را تسهیل کرده و سرعت بخشیده است. البته انکار نمی‌کنم که بخشی از کارکرد شبکه‌های اجتماعی برای من هم مثل بقیه سرگرمی است و آنقدرها هم ایدئولوژیک نیستم!

اما درباره رعایت حدود شرعی، واقعا مساله جدی است. یعنی اصلا نمی‌دانیم چه باید بکنیم. حدود شرعی کدام است؟ استفاده از شکلک برای نامحرم درست است یا نه؟ چت با نامحرم چطور؟ ذکر مسائل شخصی چطور؟ خیلی از اینها آسیب‌زا شده است و در لایه‌ای از خودی‌ها مشکل ایجاد کرده است. ما بلد نیستیم رفتار درست کدام است و الگو نداریم. واقعا کشش طبیعی دختر و پسر وجود دارد و نظارت‌ناپذیری فضای مجازی به بروز رفتارهای ناصحیح کمک کرده است. واقعا ماها باید بیشتر دقت کنیم و مواظب باشیم که با گذشت زمان طوری تغییر نکنیم که حساسیت‌های مذهبی و دینی‌مان فراموش‌مان شود.

  صاحب نیوز: با توجه به اینکه این شبکه‌ها در راستای اهداف استعماری و تخریب فرهنگی دشمنان طراحی شده و کاربری از این دست دارند در صورت حضور فعالین رسانه‌ای حزب اللهی در این شبکه‌ها چه استراتژی باید اتخاذ کنند و چگونه باید تولید محتوا داشت تا هم تاثیرگذار، پاسخ‌گو و هم جاذب مخاطبین غیر حزب اللهی باشد؟!

مفتاح:به نظر من باید محتوا محوری ملاک ما باشد. ارتباط‌ محوری گاهی آسیب‌زا می‌شود. باید بدانیم که اطلاعاتی که اینجا حتی خصوصی منتشر می‌کنیم ممکن است روزی علنی شود. مواظب باشیم کاری نکنیم که روزی برای خودمان مشکل ایجاد کند.

 صاحب نیوز: به گفته مراجع رسمی قریب به ۴ یا ۷ میلیون نفر در ایران عضو فیس بوک هستند و اگر آمار افرادی که عضو سایر شبکه‌های اجتماعی همچون توئیتر و یا گوگل پلاس و.. هستند را به این آمار اضافه کنیم، عدد قابل ملاحظه‌‌ای می‌شود، به نظر می‌رسد برخی از جذابیت‌های موجود در این رسانه‌ها سبب مخاطب پسند شدن آنها شده است، رسانه‌های داخلی یا شبکه‌ای اجتماعی میهنی برای جذب مخاطب و تاثیرگذاری باید از چه ابزارهایی استفاده کنند؟

شما کاربران شبکه‌های تلفن همراه را از قلم انداختید! عدد کاربران شبکه‌های اجتماعی بیش از این است. به این عددها علاوه کنید کاربران وایبر و واتس آپ و … واقعیت این است که رسانه‌های رسمی هم تنوع کمی دارند و هم اینکه با مخاطب تعارف دارند. تنوع در قالب‌ها ندارند و بعضی کارکردهای شبکه‌های اجتماعی را هم ذاتاً ندارند (مثل ارتباطات میان‌فردی). اما شاید برخی تحولات مثل مشارکت‌پذیر کردن رسانه بخشی از آن ضعف سنتی را جبران کند، اما خط قرمزهای قانون و عرف و سیاست‌های محتوایی رسانه‌ها معمولا دست و پاگیر است و باید برای آن فکری کرد.

  صاحب نیوز : منابع تامین مالی پایگاه‌های تحلیلی-خبری همیشه یکی از سوالات مهم مخاطبان است! در خصوص تامین منابع تریبون در صورت امکان توضیح فرمایید؟

تریبون مستضعفین، از همان ابتدای تاسیس دانشجویی بود و تنها با هزینه‌های افراد تامین می‌شد. اما کم کم سعی کردیم به عرصه حرفه‌ای وارد شویم. هزینه‌های مختلفی وارد شد. برای تامین آن از ایده‌های مختلفی بهره بردیم. هم از نهادهای دولتی کمک گرفتیم و هم پروژه اجرا کردیم. هم پروژه‌های محتوایی و هم پروژه‌های فنی و طراحی سایت و … دوره آموزشی برگزار کردیم. تدریس کردیم. سایت دیگران را به روز کردیم. گزارش فضای مجازی تولید کردیم. برای نشریه‌های دیگران تولید محتوا کردیم، ستاد خبری جشنواره‌ها شدیم و … همه کار کردیم، اما تمرکز فعلی ما بر طراحی سایت است که با کمک تیم هنری و فنی طراحی سایت را در کنار کار محتوایی پیگیری می‌کنیم. از سوی دیگر هم بخش زیادی از کار داوطلبانه و از طریق شبکه‌ی نویسندگان پیگیری و تولید می‌شود.

  صاحب نیوز : یکی از مباحث مطرح در بحث جبهه انقلاب فرهنگی و جنگ نرم، تکیه این جبهه بر مشارکت‌های مردمی و پرهیز از وابستگی به دولتها و سایر نهادهای غیر مردمی است و به نظر می‌رسد این اعتقاد به خلوص، بقا و تاثیرگذاری هر چه بیشتر این فضا کمک کند. شما چه قدر با این نظر موافقید؟

بنده به شخصاً، هم در بخش دولتی کار کرده‌ام و هم خصوصی. فکر می‌کنم وابستگی به بودجه دولتی برای خیلی‌ها آسیب است. اصل اینکه تکیه همه چیز بر دولت و حاکمیت باشد خوب نیست. من ضدساختار نیستم، اما فکر می‌کنم همه چیز را نباید از حکومت بخواهیم و اگر به او وابسته شدیم، دیگر نمی‌توانیم آرمان‌خواهی خود را حفظ کنیم و ملاحظات سازمانی و ساختاری بر ما غلبه خواهد کرد. یا آنکه در چالش با سیستم فرسوده می‌شویم. باید برای آرمان‌مان هزینه بدهیم و نه اینکه هزینه بگیریم.

صاحب نیوز : از لحاظ فکری سیاسی به خود را به حزب و یا جناح خاصی نزدیک می دانید؟

 نه. اصولگرایی در حوزه نظر را قبول دارم. اما درباره مصادیق اصولگرایی به اصولگرایان مرسوم انتقاد دارم. در انتخابات گذشته به دکتر جلیلی رای دادم، اما طرفدار جبهه پایداری هم نیستم.

 صاحب نیوز : با گذشت تنها چند ماه از آغاز دولت، روند برخورد سلبی و غیر حرفه‌ای دولت اعتدال با رسانه‌های انقلابی و منتقد آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟! آیا دولت رویکرد دولت اصلاحات را پی‌گیری می‌کند؟!

این دولت بیش از آنکه ما به یاد دوران اصلاحات بیندازد، خاطره دولت هاشمی را در اذهان زنده کرده است. این دولت با آزادی چندان میانه ندارد و دغدغه‌اش سیاست خارجی است و همه چیز حتی فرهنگ را نیز ذیل آن تعریف می‌کند. اما به هر حال این دوره برای اصلاح‌طلبان فرصت بیشتری برای بروز فراهم کرده و البته قرابت‌های فرهنگی این دو جریان بسیار است.

  صاحب نیوز : با توجه به تغییر و چرخش سیاست خارجی در دولت تدبیر و امید و توافق نامه ژنو عملکرد رسانه‌های جبهه فرهنگی انقلاب را در خصوص نقد و بررسی توافق نامه چگونه می‌بینید؟ تریبون در این خصوص چگونه ورود پیدا کرد؟

ما به این توافق نامه منتقدیم، اما به سیاه‌نمایی یا تضعیف  و ضدانقلاب و خائن خواندن تیم مذاکره کننده هم اعتقاد نداریم. به نظرم همین که حقوقدان شاخصی حتی بعد از درخواست رئیس جمهور از توافقنامه دفاع نکرده است، خودش شاخص وضعیت توافقنامه باشد.

  صاحب نیوز: حسین یکتا فرمانده قرارگاه خاتم الاوصیا در یک سخنرانی به عمق نفوذ بیداری اسلامی برگرفته از نهضت امام خمینی و اندیشه‌های مقام معظم رهبری در عمق آفریقا، آسیا و اروپا و عطش مسلمانان در این مناطق به معارف ناب شیعی و اخبار ایران و نظرات رهبر انقلاب اشاره کرده و از آن به عنوان یک ظرفیت بزرگ یاد می کنند که مورد غفلت واقع شده است، به نظر شما در فضای جنگ نرم، بیداری اسلامی مورد غفلت واقع نشده؟ برای بهره‌مندی از این ظرفیت و جهت دهی به آن برنامه‌ای در نظر گرفته‌اید؟  تریبون در این زمینه چه فعالیتی داشته؟

ظرفیت جهانی زیاد است، اما توان ما کم است. ماها به اندازه تکلیف‌مان بزرگ نشده‌ایم. ما کاری در شان آرمان‌های انقلاب کبیر اسلامی نکرده‌ایم. در حوزه بین‌الملل وضعیت خجالت آوری داریم. ماها اصلا زبان نمی‌دانیم، چه برسد به انجام وظیفه تبلیغ بین‌المللی و شبکه‌سازی از فعالان جهان. بیشتر حرف‌هایمان تعارفی است.

  صاحب نیوز:  کدامیک از تولیدات شما بیشترین تاثیر و اقبال را تا به حال داشته است؟ خبر، کلیپ، مقاله یادداشت و..؟  و شما از آن احساس رضایت کامل داشته اید؟ نام آیا در مورد خاصی جریان سازی رسانه‌ای و مطالبه‌ای داشته‌اید؟ در صورت مثبت بودن جواب نتیجه به کجا انجامیده است؟

کارهای زیادی بوده است که نتایجی هم داشته است. هم جدی‌ترها و هم شوخی‌ها. مثلا در زمان انتخابات خبری تنظیم کردیم از کاندیدایی روحانی که می‌خواست چندین کشور را حتی اگر شده با قوه قهریه به ایران متصل کند. ماحصل این خبر این شد که وزارت خارجه سه کشور نسبت این سخنان موضع گرفتند! (http://www.teribon.ir/archives/194852)

البته موارد جدی هم بوده است. مثلا در موضوع روهینگیا و میانمار نسبتا مرجعیت خبری داشتیم و کشتار مسلمانان میانمار را پیگیری کردیم. حتی یاهو به تریبون ارجاع داده بود و فیلم‌هایی را از ما لینک داده بود.

   صاحب نیوز – اما کلام آخر؛ محمدصالح مفتاح فکر می کند چه روزی روز پایانی کارزار فرهنگی است؟

فکر می‌کنم این سخن معروف و نغز حاج احمد متوسلیان بهترین پاسخ به سوال شما باشد؛ همان طور که شنیده اید حاج احمد متوسلیان می گفت: وقتی پرچم لااله‌الا‌الله را در انتهای افق بزنیم آن زمان کارزار تمام شده است و می‌توانیم استراحت کنیم. غیر از آن موقع بقیه جنگ است و کار و کارزار.


مملکته داریم؟

دوشنبه 9 آوریل 2012

در کشوری زندگی می‌کنیم که در آن چهره‌های متفاوت (از شخص مقام معظم رهبری گرفته تا مقامات و چهره‌های امنیتی، نظامی، قضایی، سایبری و فرهنگی و …) از فیلتر شدن سایت‌ـی اعلام ناراحتی و نارضایتی می‎کنند، اما آن سایت فیلتر می‌شود و آزاد نمی‌شود.

مثلاً در جلسه امروز، دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه و مشاور دادستان کل کشور گفت که من هم مخالف بودم و …

یا چند روز پیش حجت‌الاسلام نجمی به نقل از وزیر اطلاعات نوشت: «مصلحی گفت من مخالف جدی فیلتر کردن تریبون بودم و تا جائی که توانستم مقابلش ایستادم. حتی به رهبری هم موضوع را منتقل کردم.»

مقام معظم رهبری هم در دیدار خود با مردم در حرم رضوی فرمودند:

  این رسانه‌هاى الکترونیکى و اینترنتى متأسفانه موجب شده است که افراد بى‌محابا علیه یکدیگر حرف بزنند، بد بگویند. باید از طرف مسئولین کشور براى این هم یک جورى تدبیر بشود. ولى عمده این است که خود ما مردم، خودمان را مقید کنیم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقید کنیم به قانون. حالا این حرف من بهانه‌اى نشود براى اینکه یک عده‌اى بروند جوانهاى انقلابى را به عنوان جوانهاى تند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند؛ نه، من همه‌ى جوانهاى غیور کشور را، جوانهاى مؤمنِ انقلابى کشور را فرزندان خودم میدانم و پشت سر آنها قرار میگیرم؛ من از جوانان انقلابى و مؤمن و غیور حمایت میکنم؛ منتها همه را توصیه میکنم به این که در رفتار خود، با اخلاق اسلامى رفتار کنند؛ قانون را مراعات کنند. همه باید قانون را مراعات کنند. تجسم انقلاب در قانون جمهورى اسلامى است.

من واقعاً در تحلیل برخی رفتارهای غیرمنطقی و غیرقانونی ِ برخی مسئولین مانده‌ام که چطور برخی رفتارهای نادرست انجام می‌دهند و همچنان بر مشروعیت خودشان در شئون مختلف نظام اعتقاد دارند!


مستضعفین نمی‌میرند؛ شهید می‌شوند، آن هم ایستاده!

چهارشنبه 7 مارس 2012

یک هفته از فیلتر شدن سایت تریبون مستضعفین می‌گذرد. پنچ شنبه گذشته از خانه شهید رضایی‌نژاد بیرون آمده بودم که زنگ‌ها و پیامک‌ها شروع شد که سایت شما در شب ِ انتخابات فیلتر شده است. شوک زده نشدم. تقریباً هنگام انتشار مطلب انتقادی، نسبت به برخوردهایی که با منتقدین علی لاریجانی شده بود، مطمئن بودم که سقف آزادی‌ها چنان کوتاه شده است که بلندای انتقاد را تاب نمی‌آورد.

فیلتر شدن سایت را از اینترنت دیدیم، اما کسی دلیلی برای این موضوع ارائه نکرد. از طریق دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه پیگیری کردم و دانستم دستور از سمت دادستانی صادر شده است و کارگروه در این امر جایگاهی نداشته است. مشابه موارد پیشین درباره سایت ۵۹۸ و بی‌باک‌نیوز و صراط نیوز. یک هفته گذشت و پاسخی نیامد. احضاری در کار نیست. اما سایت فیلتر است و دسترسی به آن بدون استفاده از فیلترشکن ممکن نیست. دارد به رویه تبدیل می شود که بی آنکه دادسرا احضار کند، باید خودت بروی و بپرسی چرا سایت ما را مسدود کرده اید! کسی احساس نمی کند برای این موضوع باید اعلام صورت بپذیرد. ثبت بودن مشخصات افراد در سامانه ساماندهی هم تائیری در این روند ندارد. بی آنکه اعلام، اخطار یا احضاری باشد، سایت مسدود می شود. هیچ قرار و دستور و حکم مکتوبی نیست و شما نمی‌توانید به آن انتقاد کنید. در مرحله آخر هم بعد از چند بار رفتن و آمدن نتیجه‌اش می شود که باید تعهد بدهی که دیگر در انتقاد از «سران بعضی قوا» چیزی ننویسی. سرنوشت محتوم این شده است!

کسی جرات ندارد در این موضوع بنویسد. به همه سایت ها تذکر داده شده است که اگر این مسیر را دنبال کنند، فیلتر می‌شوند. حتی ترس از این وجود دارد که انتشار خبر فیلتر شدن سایت تریبون مستضعفین منجر به بسته شدن سایت های خودشان هم بشود. این روزها عدالت‌طلبی و آزادی‌خواهی در برابر برخی از مسئولین بسیار هزینه‌دار شده است. هرچند خبر امروز در تشکیل شورای عالی فضای مجازی می‌تواند طلیعه خوبی برای اصلاح روندها باشد، اما هنوز معلوم نیست این شورا از چه زمانی فعالیت خود را آغاز می‌کند.

اما تریبون مستضعفین تصمیم ندارد به رویه‌های غیرقانونی ِ موجود تن در دهد و در تثبیت این روندهای خلاف قانون با آنها همکاری کند. ما تا زمانی که احضاریه رسمی نیاید به دادسرا نخواهیم رفت و در قبال کار ِ قانونی و صحیح خود عذرخواهی نمی‌کنیم. مستضعفین در قبال زیاده خواهان، سر ِ تعظیم فرود نمی آورد. مستضعفین سواری نمی‌دهند. مستضعفین نمی‌میرند، شهید می‌شوند. مستضعفین ایستاده شهید می‌شوند. ما ایستاده‌ایم.

* * * *

دیگران هم درباره این موضوع نوشته‌اند:

هابیل: گذار ِ مفهومی از عدالت‌خواهی به آزادی‌خواهی

جنبش وبلاگی مطالبه‌ی حقوق فعالان سایبری (لیست حامیان که تا کنون به ۵۰ نفر رسیده است)

زنده یاد: تریبون مستکبرین

وبلاگ: حمایت از مستضعفین

کیمیای قلم: دو روایت در باب آزادی بیان

آغازی بر یک پایان: مسئولان بی مسئولیت و پرافاده

آذرباد: تریبون مستضعفین فیلتر شد ….

پی‌نوشت: فهم انقلابی!

دو نوع اسلام، دو نوع مسلمانی: نامه سرگشاده به علی لاریجانی

خانه تاب: دایه‌های مهربان‌تر از مادر

رونوشت: کارنامۀ کاری!

* * * * *

فعلاً تریبون مستضعفین را با این آدرس ببینید


تریبون مستضعفین فلیتر شد…

سه‌شنبه 6 مارس 2012

 

منبع: سیدعباس