بایگانی ماهانه ‌

ما به هوملند نیاز داریم!

شنبه 28 دسامبر 2013

 homeland | هوملند

نمی‌دانم سریال هوملند / میهن (Homeland) را دیده‌اید یا نه. اما تلاش بسیار صریح آمریکایی است برای توجیه اینکه چرا آمریکا گزینه نظامی علیه ایران را از روی میز برنمی‌دارد. این سریال زمانی در میان مردم ما مشهور شد که تروریست داستان (مجید جوادی) که اتفاقا بعد از چندین بمب‌گذاری در دنیا نام مستعار ناصر حجازی را برای خود برگزیده است و عملیات پولشویی را با این نام در ونزوئلا دنبال می‌کند.

در این سریال هم اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله می‌کند و هم فرمانده سپاه (IRGC) ترور می‌شود و هم ایران از انرژی هسته‌ای‌اش صرف نظر می‎کند. آن هم به یُمن نفوذ یک نفوذی از میان سران حکومت ایران. از ترور دانشمندان هسته‌ای می‌گوید و …

این سریال چند نکته را صریح می‌گوید:  اینکه آمریکا برای سرجای خود نشاندن ایران همه تلاش‌های خود را می‌کند. و اینکه ایران ملجا و مرجع همه تروریست‌هاست. و اینکه سیا قدرت بسیار بالایی دارد و ایالات متحده تنها به دلیل همین توان است که در سایر عرصه‌ها پیروز می‌شود.

پایان فصل سوم از این سریال همزمان است با مذاکرات ژنو و دقیقا فصل سوم این سریال با این اتفاق پایان می‌پذیرد که مذاکرات ایران و ۵+۱ در ژنو به خوبی پیش رفته است و ایران حاضر شده است در ازای برداشتن تحریم‌های اقتصادی امکان دسترسی نامحدود به تاسیسات هسته‌ای‌ش را بدهد.

این سریال برای توجیه افکار عمومی آمریکا تلاش بسیار می‌کند و البته بسیاری از رفتارهای آنها برای ما بسیار مضحک است. تصویری که از ایران نشان می‌دهد بسیار خشن و غیرانسانی است. اما گاهی تردید را از زبان سربازی که فرمانده سپاه را به قتل رسانده است، ساعتی بعد از این جنایت بیان می‌کند:

– این کار رو کردم که رستگار بشم. این چه دنیایی است که با ارتکاب قتل بعد از یک قتل دیگه رستگار می‌شی؟

+ برودی! تو یک سرباز هستی. قوانین‌ش فرق می‌کنه!

– من خیلی چیزها هستم. من دیگه سرباز نیستم. خیلی وقته که سرباز نیستم…

 ‌

چند نکته غیرمنضبط:

باراک اوباما در مصاحبه‌ای با مجله پیپل، این سریال را به عنوان مجموعه‌ای مورد علاقه‌اش نام برده است. اگر از مسئولین ما بپرسند از کدام سریال بیش از بقیه علاقه دارند، آیا جومونگ را عنوان خواهند کرد؟ (به یاد بیاورید که دادستان کل کشور چند ماه پیش از این سریال مثال آورد…)

به نظرم رسید کاش ما هم چینن سریال‌هایی داشتیم که تلاش‌های امنیتی و دیپلماسی ما را اینچنین پوشش دهد و برای افکار عمومی محصولاتی ارائه کند که هرچند مطابق واقع هم نباشد، اما بتواند داستان مذاکرات به گونه‌ای روایت کند که مقوم تلاش‌هایی باشد که دانشمندان و دیپلمات‌ها و نیروهای امنیتی آن را صورت داده‌اند.

البته وقتی سینماگران ما نگاهی به سینمای استراتژیک و ابعاد آن ندارند خیلی امیدی به این نیست که بتوانند اینچنین همراه با راهبردهای اساسی کشور کاری صوت دهند و برای افکار عمومی تولید محصول کنند. مثلاً سریالی ساخته شود از تلاش‌های وزارت اطلاعات برای دستگیری تروریست‌هایی که شهدای هسته‌ای را ترور کرده‌اند. یا تلاش‌های سپاه در درگیری‌هایی که با گروهک‌ها در سیستان و بلوچستان دارند و قس علی هذا.

‌ ‌

محض اطلاع:

چند بازیگر ایران در این سریال ایفای نقش می‌کنند:

نازنین بنیادی در نقش یکی از مامورین ایرانی‌الاصل سیا (با نام فارا شیرازی) – متولد تهران

نوید نگهبان در نقش رهبر القاعده بعد از بن‌لادن (ابونظیر یا ابونذیر) – متولد مشهد

– و …


برنامه روز دانشجو از رادیو تهران

جمعه 20 دسامبر 2013

روز شنبه ۱۶ آذر ۹۲ میهمان رادیو تهران بودم و به مناسبت گفتگوی روز، درباره جنبش دانشجویی و روز دانشجو گفتگو کردیم. فیل صوتی آن روز را از سایت ایران‌صدا گرفته‌ام. (در فایل صوتی اول، در بخش ابتدایی اعلام برنامه است که با پوزش آن را حذف نکردم.)

بخش اول | بخش دوم

 


حقوق کاربران اینترنت چگونه تامین می‌شود؟

همکاری - چندجانبه گرایی

۱- کاربران اینترنت تعداد قابل توجهی را شامل می‌شوند. آمار کاربران اینترنت در ایران عددی چند ده میلیونی است. اما در حالی که بیشترین تاثیر اینترنت بر این افراد است و حقوق و تکالیف آنها را جابجا می‌کند، راهی برای آنها نیست که از حقوق خود دفاع کنند یا در تصمیم گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها مشارکت داشته باشند.

۲- در تحولات حقوق کار در جهان مفهوم سه جانیه‌گرایی (tripartism) به معنای تعامل نمایندگان دولت، سازمان های کارگری و کارفرمایی در تنظیم روابط کار، طرح و تدوین مسایل و امور مربوط به کارجا افتاده است. مشارکت نمایندگان دولت و شرکای اجتماعی یعنی سازمان های کارفرمایی و کارگری برای تصمیم‌سازی در زمینه مسائل کار، ناشی از اعمال اصل سه جانبه‌گرایی است.

۳- تصمیم‌گیری درباره اینترنت و فضای مجازی تا کنون بسیار فراز و نشیب داشته است. از شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمیته‌ای تاسیس کرد و شورایعالی اطلاع‌رسانی هم بر تعیین مصادیق نظارت می‌کند. وزارت فرهنگ و ارشاد، آئین‌نامه ساماندهی نوشت و برای نظارت بر سایت‌ها قانون نوشت. مجلس قانون جرائم رایانه‌ای نوشت و کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه را تاسیس کرد تا زیر نظر دادستانی کل کشور موظف شد بر محتوای اینترنتی نظارت کند. با حکم مقام معظم رهبری شورایعالی فضای مجازی آمد تا میان تصمیم‌گیران این حوزه هماهنگی ایجاد کند و راهبردهای اساسی را به وسیله هماهنگی همه نهادها پیگیری کند. اما با این همه، کاربران، فعالان و تولیدکنندگان در این فضا چه جایگاهی در تصمیم‌گیری دارند؟ آیا تصمیم‌گیران به دنبال احقاق حقوق کاربران هستند؟

۴- متاسفانه نه در کمیته سابق و نه در کارگروه فعلی که تصمیم‌گیری درباره فیلترینگ و مصادیق مجرمانه را بررسی می‌کند، جایگاهی برای کاربران و فعالان وجود ندارد و حتی ارتباط سیستماتیک نیز با کاربران نیست که دغدغه‌های آنها را به اعضای کارگروه انتقال دهند و تنها به ارتباطات شخصی آنها بستگی دارد. تجربه نشان داده است بسیاری از تصمیم‌گیران، تنها چیزی که باعث می‌شود به کاربران فکر کنند این است که آیا ممکن است در مقابل تصمیم‌های آنان آشوب کنند یا نه. اما مشارکت کاربران (یا نماینده آنها) در تصمیم‌گیری باعث می‌شود همراهی بیشتری داشته باشند و هم حقوق آنها و مشکلات آنها بیشتر مراعات شود. کما اینکه بسیاری از تصمیماتی که تاکنون گرفته شده است و مورد اعتراض کاربران بوده است، با مشارکت آنها و حتی به فرض عدم تحقق نگاه‌های آنها موردانتقاد کمتری واقع خواهد شد و اعتماد دو طرفه را نیز بیشتر خواهد کرد. البته به شرط آنکه بپذیریم که آنها هم می‌فهمند.

۵- یکی از مسائلی که قانون کار کشور ما و سازمان بین‌المللی کار ILO برای تامین منافع کارگر و کارفرما، الزامی می‌داند، ایجاد تشکل‌های صنفی کارگری و کارفرمایی است. این تشکل‌ها حقوق موکلان خود را پیگیری می‌کنند و در این تصمیم‌گیری‌ها مشارکت می‌کنند. به تعداد مساوی نمایدگان دولت و سندیکاهای کارگری و کارفرمایی در نشست‌های سازمان بین‌المللی کار شرکت می‌کنند و در تصمیم‌گیری‌ها حضور دارند.

۶- این‌ها مقدمه بود که بگویم برای تحقق حضور فعالان مجازی در تصیم‌گیر‌ها یا تصمیم‌سازی‌ها نیاز به تشکیل انجمن‌های صنفی وجود دارد که متاسفانه جای تشکل‌های مردمی-صنفی خالی است. و نبود این تشکل‌ها باعث شده است که دستور رهبر معظم انقلاب برای استفاده از ظرفیت‌های مردمی-حزب‌اللهی ِ فعالان فضای مجازی در شورایعالی فضای مجازی روی زمین مانده است و کسی حتی احساس دغدغه نمی‌کند که در این مسیر فعال شود.

 * * * * * *

پی نوشت: نوشته‌ی قبلی وبلاگ درباره گام‌های لازم قبل از فیلترشدن گوگل است و کاملاً مشخص است که تا زمانی که آن مقدمات نباشد، کسی از فیلتر شدن گوگل حمایت نمی‌کند. بنده در سطح استراتژی با کسانی که موضوع برخورد با سرویس‌دهندگان خارجی که حاضر به تعامل با دولت ملی ما نیستند را مطرح می‌کنند موافقم. یعنی اگر سرویس دهندگان خارجی حاکمیت ملی ما را مخدوش کند، باید فعالیتش محدود شود، اما معتقدم این کار مقدماتی دارد که در صورت عدم تحقق آن جبهه فیلترینگ به جای مقابله با سرویس‌هندگان خاطی به جبهه تقابل با کاربران داخلی تبدیل می‌شود. اما چون معتقدیم «مقدمه واجب، واجب است» باید موانع آن را نیز از میان برداشت و آنها نیز واجب است.