یادکردی از شهید عاشورای ۸۸ – امیرحسام ذوالعلی
شهید مظلوم امیرحسام ذوالعلی سال گذشته در جریان حوادث روز عاشورا و آشوب و اغتشاشات جنبش سبز به دست منافقین یزیدی به شهادت رسید.
شادی روح آن شهید صلوات
شهید مظلوم امیرحسام ذوالعلی سال گذشته در جریان حوادث روز عاشورا و آشوب و اغتشاشات جنبش سبز به دست منافقین یزیدی به شهادت رسید.
شادی روح آن شهید صلوات
عاشورای سال گذشته، عاشورای تاریخییی بود. چه از سوی آنان که حرمت شکستند و با آشوب و آتش زدن و دست و پایکوبی راه یزید را ادامه دادند و چه از طرف آنهایی که پاسخی در خور ِ این همه توهین و حرمت شکنی در نه دی به آنها دادند. و این همچنان برای آنها که در قبال این فضا سکوت کردند و هیچ نگفتند تاریخی است.
این مقدمه بود تا برای تان بگویم که این روزها در اینترنت چه خبر است!
در فرندفید این روزها آشوب است. اگر شما هم در این شبکه اجتماعی حاضر باشید هجوم یزیدیان را دیده اید که می آیند و حرمت می شکنند و فحش می دهند و به امام حسین توهین می کنند و آنچه لایق خودشان است به اهل بیت می گویند. اتاقی را درست کرده اند برای جشن های عاشوراییشان…
آنهایی که دلشان به عشق حسین سالها تپیده است، این روزها ناراحتند که چرا بعضی افرادی که ادعای مذهبی بودن دارند در برابر این رفتار مستهجن و غیراخلاقی سکوت کرده اند و هیچ نمی گویند. آنها که دغدغه شان دفاع از اسلام حقیقی و رحمانی است و به دنبال حفظ حریم مرجعیت ِ خودشاخته شان هستند، چرا در برابر این موج لب دوخته اند و تنها تماشاگرند.
یک کلام هم به آنهایی که هنوز خود را سبز می دانند…
من اصلاً نمی پذیرم که این حوادث مانند سال گذشته است و شما صحنه را غبار گرفته می بینید و خود را محق می دانید. سال گذشته حمله به هیئات حسینی را ندیدید، سنگ پرانی به سمت عزاداران حسینی را ندیدید. و این بار حمله به نام حسین را نمی بینید. این بار تنها دعوا بر سر سیاست نیست. دعوا بر سر حسین ابن علی است. دعوا بر سر اخلاق است. سکوت این باره شما چه معنی می دهد؟
تنها می توانم اشک بریزم و این ها را به امام زمان تسلیت بگویم… آقا ما را ببخش که هیچ نکردیم و این همه به شما و اجداد طاهرینتان توهین شد… آجرک الله یابن رسول الله…
-«یریدون أن یطفئوا نور الله بأفواههم والله متم نوره ولو کره الکافرون»-
صدق الله العلی العظیم
اول: تغییر مخاطب بیانیه
به نظر میرسد اینبار موسوی به جای خطاب قرار دادن حامیان و کسانی که او را در این مسیر همراهی کردهاند، اینبار فقط نظام سیاسی را مخاطب خود میداند. اینجا بازی بزرگان است و مردم را به آن راهی نیست! مهمترین دلیل این امر را هم میتوان در مشاهدهی موج عظیم مردمی که علیه او شکل گرفته است و خیابانهایی که مملو از شعار مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی است دریافته است. اینبار او میداند که شعار «ما بیشماریم» رنگی ندارد و نمیتواند باعث شود تا اکثریت جامعه را نادیده بگیرد.
دوم: سهمخواهی علنی
میرحسین موسوی، در این بیانیه علنا مطرح میکند که خواهان سهمی از قدرت است. در دو جا از داد و ستد سیاسی و معامله و بده-بستان میان حکومت و جنبش سبز سخن میگوید و این ماهیت قدرت طلب و تمامیت خواه او را معلومتر میکند. این بار از حق و حقیقت خبری نیست، از قانون خبری نیست، حقوق مرده است و فقط یک بازی کثیف سیاسی باید جریان یابد که با آنها داد و ستد پشتپرده کند و رأی مردم به دولت کنونی و «نه» اکثریت به خود را نادیده میگیرد.
سوم: ندیدن بخشی از واقعیت
آتش زدنها و تخریبها و شعارهای ساختار شکنانه را هم چنان نه میبیند ونه میشنود. حضور میلیونی مردم را که علیه او شعارهای حسینی و عاشورایی سر دادهاند، نمیبیند و به چند ده هزار حامی روز عاشورا همچنان دل خوش دارد.
چهارم: مسئولیتناپذیری نسبت به عملکرد خود
به وضعیت آشفتهی کشور اشاره میکند که «چون رودخانه خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گل آلود شدن آن شده است»، اما دلیل این آشفتگی و آلودگی را ذکر نمیکند. از «تخریب مشروعیت»، «مسائل اقتصادی» و «قطعنامهها و امتیازخواهیهای بیشتر را در سطح بین الملل» سخن میگوید، بیآنکه بحرانآفرینی خود را دلیل آن بداند. فقط درخواست دارد که شما بحران را بپذیرید.
پنجم: نمایندگی کردن از جانب نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و فعالان
موضع دفاع موسوی، همچون بیانیههای پیشین، از نخبگاه و اشراف جامعه است. یادآوری این نکته مهم است که موسوی در تبلیغات انتخاباتی، به دنبال قشر مستضعف بود و از همان ابتدا سعی کرد که جریان کثیر مردم عادی را با خود همراه کند که عدم توفیق بر این موضوع او را به سمت گروههای دیگر برد. حتی در بیانیه نهم خود به حمایت از «شیکپوش»ها بر میآید و معلوم نیست منظورش همان بدحجابی است یا منظور اقشار دیگری از ملت را مد نظر دارد!
ششم. خروج تدریجی از توهم تقلب و پذیرش ضمنی مشروعیت دولت
با آنکه موسوی پیش از این بارها تأکید کرده بود که یادمان نرود که دولت کنونی مشروعیت ندارد، این بار یادش رفته است که دولت فعلی مشروعیت ندارد!! نه در راهکارهای خود جایی برای این موضوع گذاشته است و نه در شرح وضعیت موجود از آن سخن نمیگوید. بدیهی است که مشاهده سیل عظیم مردم در روزهای اخیر بر این موضوع مؤثر بوده است. البته با شناخت اجمالی که از موسوی داریم، حتماً باز هم بر عدم مشروعیت دولت تأکید خواهد کرد.
——-
نکات تکمیلی:
– این نامه با بسم «الله» الرحمن الرحیم شروع نشده که در نام لفظ جلاله حذف شده است که بسیار عجیب مینماید.
– بخشی از دعایی که از زیارت عاشورا آمده است، تحریف شده است.
– این بیانیه ابتدا در سایت جرس منتشر شد و بعد از شش ساعت در کلمه (سایت رسمی موسوی) باز نشر داده شد.
– سخن منسوب به امام در این نامه کذب است. جمله امام این است: «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر میشود» در حالی که اینجا جمله را به این صورت آوردهاند: «بکشید ما را، ما نیرومندتر میشویم»
– لحن بیانی هآرامتر از بیانیههای قبل است. به نوعی ذلت و پذیرش شکست. اما به نظر میرسد در برابر موج خروش مردمی ترسیده است و به عقبنشینی تاکتیکی برای جلوگیری از حذف حتمی از جریان سیاست دست زده است.
– این بیانیه، هفدهمین بیانیه موسوی است. و همچنان ادامه دارد.
این شعارها را من نگفتهام. امروز سراسر ایران خشم علیه دیکتاتورهای سبز بود که نه تنها رای مردم را به هیچ گرفتهاند، بلکه ارزشهای اسلامی را هم حرمت نمینهند. قدرتطلبی چنان کورشان کرده است که هیچچیز جلودارشان نیست. باید امروز قانون در برابر اینها به کار آید. مگر نه این است که دعوا بر سر قانون است؟ ما هم میخواهیم که همه در برابر قانون یکسان باشند و در هر مرتبهای که باشند،تاوان جرمهایی که مرتکب شدهاند را بردازند.
آقای آملی لاریجانی! اگر نمیتوانی قانون را اجرا کنی، استعفا بده و گناه خود را سنگینتر نکن!
و این هم شعارهای مردم در شهرهای مختلف:
لعن علی عدوک یا حسین – کروبی، خاتمی و میرحسین
دیکتاتور واقعی – موسوی و خاتمی
آشوبگر بیغیرت – خجالت خجالت
دانشجوی با غیرت، بصیرت بصیرت
ما اهل کوفه نیستیم- جون میدیم و میایستیم
فتنهگر عاشورا – اعدام باید گردد
موسوی، خاتمی – این آخرین پیام است
سلم لمن سالمکم خامنهای – حرب لمن حاربکم خامنهای
سیدعلی لب تر کند – غسل شهادت میکنیم
خامنهای کوثر است – دشمن او ابتر است
لبیک یا خامنهای – لبیک یا حسین است
سبز فقط سبز علی – لعنت به سبز اموی
گوگوش شده حامیات – جنبش اشرافیت
شیمون پرز حامیات، جنبش اشرافیت
سران فتنه سبز محکوم باید گردند
خط سبز اموی، پیرو مسعود رجوی
آهای یارو که آمریکا باهاته – عاقبتت میدونی کیش و ماته
وهابیت حامیات، جنبش اشرافیت
پهلوی شد حامیات، جنبش اشرافیت
باراک شده حامیات، جنبش اشرافیت
یک دریا خون پشت سر نظامه، پیرهن عثمان مهلتش تمامه
یاحسین – امان از میرحسین
فتنهگر عاشورا – اعدام باید گردد
آشوبگر غارتگر اعدام باید گردد
محرم ماه خون است، فتنهگر سرنگون است
حی علی خیرالعمل، حرف بسه عمل عمل
حیدریام، حیدریام، سرباز سیدعلیام
میرحسین شعارشون، خیانت افتخارشون
خاتمی، موسوی! این آخرین پیام است – دانشجوی مسلمان آماده قیام است
سبز سیاه اموی – پیرو خط رجوی
منافق واقعی – موسوی و کروبی
مگر امت بمیرد – علی تنها بماند
هاشمی،هاشمی علیه خط امام
نوکیسههای بیریشه، مشروطه تکرار نمیشه
خواص بیبصیرت، خجالت خجالت
ای مرجع قضایی، اقدام انقلابی
خواص بیولایت، خجالت، خجالت
سبز فقط سبز علی ننگ به سمت مخملی
سه دشمن خونخوار راه حسین – صدام حسین، باراک حسین، میرحسین
تاکی بود مدارا – با رنگ سبز ریا
آخوند بی بصیرت – تسلیت تسلیت
سفارت انگلیس، لانه جاسوسیه
موسوی، اسرائیل، پیوندتان مبارک
مرگ بر اوباش – چه خان خوله چه نقاش
این همه لشگر آمده – به عشق رهبر آمده
مزدور آمریکایی ، ما اومدیم کجایی
رأی ما تو توهمش گم شده – شهرک غرب همه چیزش شده
ایران که باغ پستهی بابات نیست – این مملکت جمهوریه، دهات نیست
پیر شده، کور شده – فکر میکنه رئیس جمهور شده
موسوی اشی مشی – برگرد به حوض نقاشی
سی سال توی جبههها – بسیجیها رو زدن – صدام حسین نتونست – با میرحسین اومدن
بخشی از خطبه امام حسین علیهالسلام در منا، در جمع خواص جامعه اسلامی
شما ای گروه نیرومند! دستهای هستید که به دانش و نیکی و خیرخواهی معروفید، و به وسیلهی خدا در دل مردم مهابتی دارید که شرافتمند از حساب میبرد و ناتوان شما را گرامی میدارد و آنان که هم درجه شمایند و بر آنها حق نعمتی ندارید، شما را بر خود پیش میدارند، شما واسطهی حوایجی هستید که از خواستارانشان دریغ میدارند و به هیبت پادشاهان و ارجمندی بزرگان در میان راه، گام برمیدارید. آیا همه اینها از آن رو نیست که به شما امیدوارند که به حقّ خدا قیام کنید؟ اگر چه از بیشتر حقوق خداوندی کوتاهی کردهاید از این رو حق امامان را سبک شمرده، حقوق ضعیفان را تباه ساختهاید و به پندار خود حقّ خود را گرفتهاید. شما در این راه نه مالی خرج کردید و نه جانی را برای خدا که آن را آفریده به مخاطره انداختید و نه برای رضای خدا با عشیرهای درافتادید، آیا شما به درگاه خدا بهشت و همنشینی پیامبران و امان از عذاب او را آرزو دارید؟
ای آرزومندان به درگاه خدا! من میترسم کیفری از کیفرهای او بر شما فرود آید، زیرا شما از کرامت خدا به منزلتی دست یافتهاید که بدان بر دیگری برتری دارید و کسی را که به وسیلهی خدا (بر شما) شناسانده میشود گرامی نمیدارید با اینکه خود به خاطر خدا در میان مردم احترام دارید، شما میبینید که پیمانهای خدا شکسته شده و نگران نمیشوید با اینکه برای یک نقض پیمان پدران خود به هراس میافتید. میبینید که پیمان رسول خدا(ص) خوار و ناچیز شده و کورها و لالها و از کار افتادهها در شهرها رها شدهاند و رحم نمیکنید، و در خور مسئولیت خود کار نمیکنید و به کسانی که در آن راه تلاش میکنند وقعی نمینهید و خود به چاپلوسی و سازش با ظالمان آسودهاید. همه اینها همان جلوگیری و بازداشتن دستهجمعی است که خداوند را بدان فرمان داده و شما از آن غافلید. مصیبت بر شما از همهی مردم بزرگتر است، زیرا در حفظ منزلت علما مغلوب شدید، کاش (در حفظ آن) تلاش میکردید.
این برای آن است که زمام امور و گذرگاه احکام (یعنی پستهای کلیدی) به دست عالمان به خداست که بر حلال و حرام خدا امیناند و از شما این منزلت را ربودند و آن از شما ربوده نشد مگر به واسطهی تفرّق شما از حقّ و اختلاف شما در سنت پیامبر(ص) با اینکه دلیل روشن بر آن داشتید. و اگر بر آزارها شکیبا بودید و در راه خدا هزینهها (و تعهدها) را تحمل میکردید، زمام امور خدا بر شما در میآمد و از جانب شما به جریان میافتاد و به شما برمیگشت، ولی شما ظالمان را در جای خود نشاندید و امور خدا را به آنان سپردید تا به شبهه کار کنند و در شهوت و دلخواه خود راه روند فرار شما از مرگ و خوش بودن شما به زندگی دنیا که از شما جدا خواهد شد [آنان را بر این منزلت چیره کرده] بدینسان ضعیفان را به دست آنان سپردید که برخی را برده و مقهور خود ساخته و برخی را ناتوان و مغلوب زندگی روزمره کردند، در امور مملکت به رأی خود تصرف میکنند و با هوسرانی خویش ننگ و خواری پدید میآورند به سبب پیروی از اشرار و گستاخی بر خدای جبار!
در هر شهری خطیبی سخنور بر منبر دارند که به سود آنان سخن میگوید، سرتاسر کشور اسلامی بیپناه مانده و دستشان در همه جای آن باز است و مردم بردگان آنهایند که هیچ دست برخورد کنندهای را از خود نرانند. آنها که برخی زورگو معاندند و برخی بر ناتوان سلطهگر و تندخویند، فرمانروایانی که نه خدا شناسند و نه معاد.
شگفتا! و چرا در شگفت نباشم که دیار اسلامی در اختیار فریبکاری نابکار و مالیات بگیری ستمگر و فرمانروای بیرحم بر مؤمنان است، پس خدا در آنچه ما کشمکش داریم حاکم است و در آنچه اختلاف داریم داوری میکند.
خدایا! تو میدانی که آنچه از ما سرزد، برای رقابت در فرمانروایی و نیز دسترسی به مال بیارزش دنیا نبود، بلکه از آن روست که نشانههای آیین تو را بنمایانیم و سروسامان بخشی را در سرزمینهایت آشکار سازیم تا بندگان ستمدیدهی تو آسوده گردند و به فرایض و سنن و احکام تو عمل کنند. و شما (ای مردم!) اگر ما را (در این راه مقدس) یاری نرسانید و در خدمت ما نباشید، ستمگران (بیش از پیش) بر شما نیرو گیرند و در خاموش کردن نور پیامبر شما بکوشند. خدا ما را بس است و بر او توکل داریم و به سوی او بازمیگردیم و سرانجام به سوی اوست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای صدها بار خواندن و درس گرفتن متن کامل را با ترجمه استاد رحیمپور ازغدی بخوانید
امام حسین علیهالسلام: حقوق مستضعفان را تباه ساختهاید و به پندار خود حقّ خود را گرفتهاید. شما در این راه نه مالی خرج کردید و نه جانی را برای خدا که آن را آفریده به مخاطره انداختید و نه برای رضای خدا با عشیرهای درافتادید، آیا شما به درگاه خدا بهشت و همنشینی پیامبران و امان از عذاب او را آرزو دارید؟ (پوستر مرتبط)
مقام معظم رهبری: کسانى که اسم و رسم خودشان را از انقلاب دارند، بعضى از این آقایان یک سیلى براى انقلاب نخوردند در دوران اختناق و طاغوت، و به برکت انقلاب اسم و رسمى پیدا کردند و همه چیزشان از انقلاب است، مىبینید که دشمنان انقلاب چطور بُراق شدند، آماده شدند، صف کشیدند، خوشحالند، میخندند؛ اینها را که مىبینید؟ به خود بیائید، متوجه بشوید. (فایل صوتی مرتبط)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن: رونوشت به میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی